بخششهایی که میلیاردی میارزند
با دیدن صحنه درگیری میان چند نفر، از موتور پیاده شدم و برای جداکردن به سمت آنها دویدم، نمی دانم چه شد، چیزی یادم نمی آید تنها می دانم جوانی که پیچگوشتی توی شکمش فرو رفته بود روی من افتاده بود؛ پیچ گوشتیای که از جعبه ابزار موتور من برداشته بودند و من متوجه نشده بودم. زمانی که این فرد منتظر اجرای حکم اعدام خود بود و بعد از اینکه سه بار او را برای اجرای حکم برده و بازگردانده بودند، ناگهان اولیای دم در کمال ناباوری طناب دار را از گردن او پایین می آورند.
بخششهایی که میلیاردی میارزند
با دیدن صحنه درگیری میان چند نفر، از موتور پیاده شدم و برای جداکردن به سمت آنها دویدم، نمی دانم چه شد، چیزی یادم نمی آید تنها می دانم جوانی که پیچگوشتی توی شکمش فرو رفته بود روی من افتاده بود؛ پیچ گوشتیای که از جعبه ابزار موتور من برداشته بودند و من متوجه نشده بودم. زمانی که این فرد منتظر اجرای حکم اعدام خود بود و بعد از اینکه سه بار او را برای اجرای حکم برده و بازگردانده بودند، ناگهان اولیای دم در کمال ناباوری طناب دار را از گردن او پایین می آورند.
بخششهایی که میلیاردی میارزند